در حال بارگذاری ...
...

گفت‌وگوی ایبنا با کارگردان نمایش «روز واقعه»:

قصدی برای نزدیک شدن به فیلم «روز واقعه» نداشتم/ تعلیق را با شیوه‌های نمایش ایرانی ایجاد کردم

گفت‌وگوی ایبنا با کارگردان نمایش «روز واقعه»:

قصدی برای نزدیک شدن به فیلم «روز واقعه» نداشتم/ تعلیق را با شیوه‌های نمایش ایرانی ایجاد کردم

مریم علی‌اکبری معتقد است، در نمایش «روز واقعه» اصلاً قصدی بر نزدیک شدن به فضای فیلم را نداشتیم، بهرام بیضایی هم در مصاحبه‌هایش گفته بود که از فیلم «روز واقعه» راضی نبود و انتظارش چیز دیگری بوده است. برای همین حتی تلاش کردیم از فیلم فاصله بگیریم.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - بهاره گل‌پرور؛ بدون شک، بیان مفاهیم دینی، مذهبی و آئینی در قالب آثار نمایشی اعم از فیلم و تئاتر یکی از دشوارترین و حساس‌ترین کارهاست که نیاز به دانش و مهارت درام‌شناسی دارد. این حوزه، فهم عمیق فرهنگی، تاریخی و اعتقادی می‌طلبد که هر کسی از عهده آن برنمی‌آید. بیان بار عاطفی و قدسی موضوعی نظیر واقعه کربلا، توجه به احترام و پرهیز از شعارزدگی، شناخت ریشه تاریخی آئین‌ها و وقایع و تقابل سنت و نوآوری مسائلی است که درام نویسان برای نشاندن مخاطب پای نمایش باید در نظر داشته باشند؛ مسائلی که بهرام بیضایی به خوبی از عهده آن برآمده است. فیلمنامه «روز واقعه» نوشته بهرام بیضایی در این سال‌ها، اساس و منبع الهام‌پذیری بسیاری از آثار نمایشی و سینمایی نظیر فیلم سینمایی «روز واقعه» ساخته شهرام اسدی بوده است. این بار مریم علی‌اکبری، کارگردان نمایش به سراغ این فیلمنامه رفته و در یک اقتباس نمایشی، فیلمنامه را به نمایشنامه تبدیل کرده است، نمایشی که این روزها در تئاتر سنگلج در حال اجراست. با این کارگردان درباره جزئیات تبدیل این فیلمنامه به نمایشنامه گفت‌وگو کردیم.

«روز واقعه» در اصل فیلمنامه‌ای از بهرام بیضایی است. آیا در ساخت این نمایش نگاهی به فیلم «روز واقعه» ساخته شهرام اسدی نیز داشتید؟

در پروسه تحقیقاتم چندین بار فیلمنامه بهرام بیضایی را خواندم و تحقیقات زیادی درباره واقعه کربلا و عاشورا داشتم؛ در این مدت نمایش‌های ایرانی را نیز آنالیز می‌کردم. سال‌ها پیش، فیلم «روز واقعه» را دیده بودم، با این حال زمانی که می‌خواستیم کار را آغاز کنیم فیلم یک بار دیگر دیدم؛ ولی در تولید این نمایش اصلاً رجوعی به فیلم نداشتیم. فیلمنامه که بنای اصلی فیلم «روز واقعه» بود مربوط به خود بهرام بیضایی بود که قابلیت اجرایی نمایش نداشت و باید تبدیل به نمایشنامه می‌شد که خودم کار تبدیل فیلمنامه به نمایشنامه را انجام دادم. در واقع نمایشنامه را از فیلمنامه استخراج کردم و بعد مراحل تولید را انجام دادیم.

چرا این متن را برای نمایش انتخاب کردید؟

مدت‌ها بود که قصد داشتم نمایشی با محتوای کربلا تولید کنم. من در اصفهان مدرس تئاتر هستم و بین شاگردانم همیشه بحث و سوال وجود داشت که اصلاً چرا امام حسین به این سفر رفت؟ آیا به دنبال مقام دنیا رفته بود و آیا می‌خواست حکومت بدست بیاورد؟ و از این دست سوالاتی که در جامعه همه می‌پرسند. تصمیم گرفتم نمایشی تولید کنم که پاسخی بر این سوالات باشد. من همیشه شیفته استاد بیضایی بوده و هستم و فکر نمی‌کنم کسی از اهالی تئاتر در ایران باشد که شیفته استاد بیضایی نباشد. متون نمایشی مربوط به کربلا و عاشورا را بسیار مطالعه کردم ولی هیچکدام به دلم ننشسته بود و کنار گذاشته بودم. تا اینکه یک روز اتفاقی در یک کتابفروشی زمانی که کتاب‌ها را ورق می‌زدم، فیلمنامه «روز واقعه» استاد بیضایی را دیدم. آن را خریدم و جلوی همان کتابفروشی شروع کردم به خواندن کتاب و تا تمام نشد به خانه نرفتم. بعد از خواندن آن تصمیم گرفتم این متن را برای نمایش کار کنم چون بهرام بیضایی بسیار دقیق تاریخ را بررسی می‌کند. هر چند که گفته است به تاریخ علاقه‌ای ندارد و برای بر طرف کردن هر دغدغه‌ای باید در تاریخ به دنبال ریشه آن گشت. با این حال متن ایشان محتوای تاریخی داشت. البته که بخش شهربانو چندان مستند نیست اما چون ایشان درام را بسیار خوب می شناسد و قلمش در درام معجزه می‌کند، تصمیم گرفتم این متن را کار کنم. می‌دانستم که فیلمش هم ساخته شده ولی تمام تلاشم را کردم که سمت فیلم نروم و اثری مستقل از فیلم تولید کنیم. برای همین نگران مقایسه نمایش با فیلم توسط مخاطب نبودم. شاید صرفاً داستان هر دو اثر یا دیالوگ‌ها یکی باشد ولی این نمایش با فیلم بسیار متفاوت است.

قصدی برای نزدیک شدن به فیلم «روز واقعه» نداشتم/ تعلیق را با شیوه‌های نمایش ایرانی ایجاد کردم مریم علی اکبری کارگردان نمایش روز واقعه در کنار حسین کیانی

در تبدیل این اثر به نمایشنامه چه چیزهایی را مدنظر قرار دادید؟

برای تبدیل فیلمنامه به نمایشنامه نیاز بود که تغییرات زیادی اتفاق بیفتد. فیلمنامه فضای سینمایی داشت و برای تبدیل به فیلم شدن نوشته شده بود. در آن تعداد بازیگران زیادند؛ در فیلمنامه دست فیلمساز برای تغییر زمان و مکان باز است و جزئیات فضاها در فیلمنامه به صورت کامل توصیف و ترسیم شده است. استاد بیضایی همه را توضیح داده بود که در این صورت انتقال محتوا به مخاطب بسیار راحت‌تر است. برای تولید فیلم محدودیت زمانی وجود ندارد که یک یا دو ساعت باشد و کارگردان هر چقدر بخواهد می‌تواند فیلم را طولانی کند. چون فیلمبرداری می‌شود این کارگردان است که تصمیم می‌گیرد مخاطب هر صحنه را از چه زاویه‌ای و کدام قسمت را ببیند، ولی در تبدیل فیلم به نمایشنامه هم از لحاظ تعداد بازیگران و هم گردش زمان و مکانی محدودیت بیشتری داریم. داستان نمایش درباره جوانی است که مکان‌های مختلفی را طی می‌کند؛ یک بار وارد یک دهکده می‌شود، یک بار وارد یک قبیله می‌شود، یک بار کنار یک چاه قرار می‌گیرد و برای نشان دادن این صحنه‌های متفاوت در نمایش محدودیت وجود دارد.

مخاطب در نمایش خودش انتخاب می‌کند که چه صحنه‌ای را ببیند. ما هم مثل همه نمایش‌ها بر تخیل و تجسم خود مخاطب تکیه کردیم. در این نمایش از شیوه فاصله‌گذاری استفاده کردیم. در اکثر نمایش‌های ایرانی فاصله‌گذاری اتفاق می‌افتد و ما بر تخیل مخاطب تکیه می‌کنیم و به او می‌گوییم که مثلاً «اینجا یک بیابان است» و دیگر لازم نیست بیابان را بسازیم. اما در فیلم، فیلمبرداری در خود بیابان اتفاق می‌افتد. فاصله‌گذاری شیوه‌ای است که خود استاد بیضایی بارها در نمایشنامه‌ها و فیلم‌هایش استفاده کرده است، یا اینکه یک کاراکتر چند نقش مختلف را بازی می‌کند و بازیگر با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند. ما هم در این نمایش از همین موارد استفاده کردیم تا بتوانیم فیلمنامه را تبدیل به نمایش کنیم و بتوانیم در قالب یک نمایش صحنه‌ای همان داستان را ارائه دهیم.

در این نمایش با نور و سایه بازی توانستید فضای خاصی بوجود بیاورید. آیا در نظر داشتید که ساختار سینمایی به آن بدهید یا می‌خواستد قالب را بشکنید؟

اصلاً قصدی بر نزدیک شدن نمایش به فضای فیلم نداشتیم. استاد بیضایی هم در مصاحبه‌هایش گفته بود که از فیلم «روز واقعه» راضی نبود و انتظارش چیز دیگری بوده است. برای همین حتی تلاش کردیم از فیلم فاصله بگیریم. علت استفاده از سایه‌ها این بود که سال‌ها به این فکر می‌کردم که چگونه می‌توانم از سایه بازی بتوانم برای ترسیم فضا در نمایشم استفاده کنم. آثار تولیدی زیادی داشتم ولی در هیچکدام این ایده را اجرا نکردم و آن را برای یک جای خاص نگه داشته بودم. آن شب که فیلمنامه «روز واقعه» را از کتاب‌فروشی تهیه کردم و خواندم با خود گفتم الان موقع استفاده از سایه‌بازی است، چون فیلمنامه قسمت‌های مختلف دارد و مکان‌های قصه دائم عوض می‌شود، بنابراین من می‌توانستم بار مفهومی برخی از قسمت‌ها را روی دوش سایه‌ها بیاندازم. در این نمایش از سایه‌بازی رنگی استفاده کردم که این شیوه سایه‌بازی مختص شرق و کشورهای هند و ژاپن و ایران است. البته ما تکنیک اصلی خود را کمی تغییر دادیم ولی الهام اصلی‌مان از همان سایه‌بازی‌ها بود.

در فیلمنامه روز واقعه شاهد تعلیق خاصی هستیم. در ۵۰ دقیقه این نمایش چطور توانستید این موضوع را به مخاطب منتقل کنید و برای آن به چه ایده‌هایی فکر کردید؟

ما به تخیل مخاطب اطمینان داشتیم ولی چیزی که به من کمک کرد تا این تعلیق اتفاق بیفتد این بود که هر قسمت از نمایش را بر اساس یکی از شیوه‌های نمایش ایرانی اجرا کردیم. مثلاً در نمایش‌های ایرانی یک اثر کاملاً به شیوه تعزیه یا نقالی اجرا می‌شود. من هر قسمت از مسیر این جوان که در ۱۰ قسمت اتفاق می‌افتد را به یک شیوه از نمایش‌های ایرانی اجرا کردم؛ یک صحنه کاملاً به صورت نقالی اجرا می‌شود، صحنه دیگر به صورت تعزیه. یکی دیگر از قسمت‌ها نیز به صورت مراسم زار است که در جنوب ایران اتفاق می‌افتد و آن را با الهام از مراسم زار ساختیم. تک بازیگر روی صحنه داریم و سایر بازیگران را حذف کردیم و بعد به سایه‌بازی رسیدیم. استفاده از این تکنیک‌های مختلف بود که به من کمک کرد این تعلیق را ایجاد کنم و کار را برای مخاطب باورپذیرتر کنم. تاکنون هم طبق بازخوردهایی که داشتیم موفق بوده‌ایم و نمایش مورد استقبال قرار گرفته است.

قصدی برای نزدیک شدن به فیلم «روز واقعه» نداشتم/ تعلیق را با شیوه‌های نمایش ایرانی ایجاد کردم

خود بهرام بیضایی نقدهایی نسبت به فیلم «روز واقعه» داشت. شما چقدر آن نقدهایی که آقای بیضایی گفته بود را در نمایشنامه مدنظر قرار دادید؟

نقد استاد بیضایی به خود فیلم «روز واقعه» بود و روش تولید و ارائه فیلم با نمایشنامه متفاوت است. قطعاً در آن فیلم ستاره‌های بزرگی حضور داشتند، سرمایه‌گذاری بزرگی روی آن انجام شده بود و موسیقی فیلم کار آقای انتظامی بود که منجر به یک کار بسیار متفاوت شده بود. من بسیار سعی کردم که به متن اصلی استاد بیضایی متعهد باشم و قسمتی از فیلمنامه حذف نشود مگر اینکه آن قسمت‌هایی که مختص فیلم است و در فیلم باید استفاده می‌شد. اگر یک کاراکتر سیاهی لشکر که دیالوگ مهمی داشت را حذف کردم، سعی کردم آن دیالوگ از زبان کاراکتر اصلی روی صحنه گفته شود تا خرده محتوایی که استاد بیضایی نوشته‌اند از بین نرود یا تحریفی صورت نگیرد. با اینکه تلاش کردم به فیلمنامه کاملاً متعهد باشم، محدودیت‌های قالب نمایش باعث می‌شود که نتوانیم ۱۰۰ درصد فیلمنامه را تولید کنیم.

پژوهش‌های دینی و نمایشنامه‌های دینی و آئینی بهرام بیضایی هنوز بعد از این همه سال مرجع است، هنوز کسی نتوانسته همانند ایشان کار کرده باشد و آن کار ماندگار شود. نقطه قوت این دست از کارهای بهرام بیضایی را در چه می‌دانید؟

به نظرم بهرام بیضایی مخاطب را بسیار خوب می شناسد که چه دغدغه‌ای دارد و چه سوالی برایش مطرح است. البته نه به این صورت که برخی جواب را جویده و آماده در دهان مخاطب می‌گذارند. او در آثارش گره‌گذاری‌های بسیار زیبایی دارد. بیضایی می‌دانست که چه خوراک نمایشی، مخاطب را پای فیلم یا نمایش می‌نشاند. او در کارهایش ریشه تاریخی مسائل را بررسی می‌کند و طبق گفته خودش سرنخ مسائل را در تاریخ پیدا می‌کند. این برای من بسیار قابل توجه است که این همه مستند و اصولی کار می‌کند. در عین اینکه مخاطب را مد نظر قرار می‌دهد، به اصل تاریخ نیز پایبند است. همین موضوع، کارهای بهرام بیضایی را نسبت به سایرین متفاوت می کند.

ما برای سایه بازی این نمایش وقت و هزینه زیادی کردیم و تحقیقات زیادی انجام دادیم. درست است که تبدیل فیلمنامه به نمایشنامه هفت ماه زمان برد ولی برای سایه‌بازی زمان مجزایی اختصاص دادیم. در واقع گویا ما در این نمایش دو اثر تولید کردیم؛ یک قسمت مربوط به بازیگران روی صحنه و قسمت دیگر مخصوص سایه‌ها. برخی از نمایش‌ها فقط سایه‌بازی هستند و استاد بهروز غریب‌پور هم آثاری از این دست داشته‌اند. یک بار سایه بازی‌های این نمایش در اصفهان تولید شد و به مرحله اجرا نرسید و کار را یک بار دیگر در تهران و از ابتدا تولید کردیم. فشار زیادی به من و اعضای گروه وارد شد. با این حال امیدوارم با تمام این سختی‌ها نمایش «روز واقعه» بر دل مخاطب بنشیند.