در حال بارگذاری ...
یادداشتی بر نمایش «آبگوشت زهرماری»حاضر در جشنواره فجر :

آشپزها همه چیز را می دانند؟!

«آبگوشت زهرماری» از آن دست نمایشهایی است که جسورانه از زوایه طنز بر هرم سیاسی کشور نقب می زند و رازهای تغییر در قدرت را به چالش می کشاند.

نمایش آبگوشت زهرماری را باید در جرگه تئاترهای کمدی ایرانی  قرار دهیم که بر پایه اصول روایت و فاصله گذاری شکل گرفته و تلاش می کند به شیوه ای طنزآمیز پرده از اسراری بردارد که اگرچه آرش آبسالان آن را مستند بر کتاب «تاریخ قاجار» می کند اما می توان نمونه های ناب آن را به هر برهه زمانی نسبت داد.

داستان به عصر مظفرالدین شاه مرتبط است و فضای نمایش آشپزخانه دربار را نشان می‌دهد. انتخاب هوشمندانه ای که بی شک راه را برای نفوذ به لایه های درونی قدرت در راس حکومت باز می گذارد. مسئله ای که نویسنده به خوبی بر آن ورود کرد و جسورانه حداکثر استفاده را از آن بود.

 مظفرالدین شاه مدتی است که لب به غذا نزده و اهالی آشپزخانه تهدید شده اند که اگر غذایی باب میل شاه آماده نکنند اخراج می شوند و همین مساله آنها را به تکاپو برای تجزیه و تحلیل علت بی اشتهایی شاه می اندازد. کنکاشی که پای آنها را به لایه لایه هرم قدرت باز می کند و رازهای نهفته از مراودات بهتر از ما را روی دایره می ریزند...

ما در آب گوشت زهرماری با دو داستان مجزا روبروییم: داستانی که راوی مشکل آشپزخانه درباری است و در آن آشپزها به دنبال راهی برای رهایی از دردسر رخ داده هستند؛ و داستانی که آشپزها حکایت می کنند و در 12اپیزود متفاوت و بی ارتباط به هم به اجرا گذاشته می شوند. داستانهایی که هر یک پرده از خیانت ها، رقابت ها، توطئه ها، نامردی ها و ... یک حوزه از دربار برمی دارد. و تلاقی این دو داستان با یکدیگر و نهایتی که آبسالان با کشته شدن یک ناشناس (که می تواند نماد یک رعیت یا در سطحی وسیع تر مردم باشد) در درگیری میان آشپزها در صحنه آخر و پختن او، به تصویر می کشد بسیار قابل تامل است.

نمایش در اجرای نیز تا حدودی قابل قبول ظاهر شد. استفاده از میزانسن های حساب شده (منهای میزانسن های ابتدای داستان که در بلبشوی درگیری میان آشپزها رخ می نمود)، توجه به موسیقی زنده، استفاده مناسب از نور و آکسسوار،  بهره گیری از دکوری متناسب با موقعیت داستان و در کنار همه آنها تاکیدی که نمایش بر شیوه های متنوع کوچه و بازاری مثل پرده خوانی، رقص و آواز سنتی، سیاه بازی، مجالس زنانه و ... داشت تا مخاطب تا پایان نمایش با آن همراه شود؛ هرچند داستانهای فرعی –شاید به عمد- چنان نمایش را به ولنگاری کشاند که تا حدودی داستان اصلی به فراموشی سپرده شد.

با این وجود نمایش آبگوشت زهرماری را باید از جمله نمایشهای خوب جشنواره سی و پنجم به حساب آوریم. نمایشی که تماشاگران را با رضایت کامل از سالن بدرقه می کند. 

یادداشت از علی رحیمی 

 

 




نظرات کاربران